همونجور که براتون تعریف کردم، امروز هم براتون یکی دو خبر از سال ۱۲۶۹ و روزنامه وقایع اتفاقیه پیدا کردم.

« درین روزها در مملکت انگلیس پیرمردی فوت شده است که صد و هفت سال بحساب سنه شمسی عمر کرده بود و در اواخر عمرش کتابهایی را که به خط ریزه بودند بدون عینک میتوانست بخواند. »
شماره ۱۳۵ - سال ۱۲۶۹
« در روزنامه مملکت هالند نوشته اند که شب روشنایی غریب در آنجا دیده اند مانند فشنگ آتش بازی و در یک جایی هم یک سنگ از آسمان افتاده است بعضی از اطبا در فرنگستان خیال میکنند که این روشنایی در اسمان مناسبت به ناخوشی وبا دارد. »
شماره ۱۶۱
این مطالبشو که میخوندم، فهمیدم که اولن اصلا ویرگول و علامت تعجب و علامت سوال نمیذاشتن. ثانین "ب" ها رو میچسبوندن به کلمه بعدی؛ یعنی مثلا " من به خونه رفتم " رو مینوشتن "من بخونه رفتم ".
در کل جالب بود.